فاصله
فقط لبهایمان را جدا کرده
نسیم ملایمی که گونه ات را نوازش می کند
نفس تبدار من است
که در باد پنهان شده ...
آغوش تو رو گرم کن ... و با تنهایی هم آغوش شو که مطمئین ترین آغوش مهربانیست
یکی باید باشه ...
محمد مگه خونسار اومدی؟
نه ولی خیلی دلم می خواد بیام خیلی
ممد چی شد یاد من کردی؟ خیلی این شعرت قشنگ بود ..همینو پستش کردم با اینه خیلی از همه چی خسته م
بیا سوته دلان با هم بنالیم ...سلام استاد منت گذاشتید ممنون
آسون وداع کردم باهات با این که میمردم برات کاشکی نمیذاشتم بری کاشکی میافتادم به پات خواستم بگم ترکم نکن پیشم بمون ای نازنین شرح پریشونیمو تو چشمای بارونیم ببین هر شب با کلی اشتیاق زُل میزدم به آسمون فرصت نمونده واسۀ ابراز احساس جنون
سلام ممنون که سر زدید
آغوش تو رو گرم کن ...
و با تنهایی هم آغوش شو که
مطمئین ترین آغوش مهربانیست
یکی باید باشه ...
محمد مگه خونسار اومدی؟
نه ولی خیلی دلم می خواد بیام
خیلی
ممد چی شد یاد من کردی؟
خیلی این شعرت قشنگ بود ..همینو پستش کردم با اینه خیلی از همه چی خسته م
بیا سوته دلان با هم بنالیم ...
سلام استاد
منت گذاشتید
ممنون
آسون وداع کردم باهات با این که میمردم برات
کاشکی نمیذاشتم بری کاشکی میافتادم به پات
خواستم بگم ترکم نکن پیشم بمون ای نازنین
شرح پریشونیمو تو چشمای بارونیم ببین
هر شب با کلی اشتیاق زُل میزدم به آسمون
فرصت نمونده واسۀ ابراز احساس جنون
سلام
ممنون که سر زدید