یکی از همین روزها ...

بیا هذیانهای مان را بنویسیم ، نگران نباش این اطراف کسی کتاب نمی خواند...

یکی از همین روزها ...

بیا هذیانهای مان را بنویسیم ، نگران نباش این اطراف کسی کتاب نمی خواند...

امید واهی

گفت؛ 

............  توکه بهش نمیرسی..! 


چرا تلاش میکنی..!؟ 

گفتم؛ 


توام آخرش میمیری.. 

چرا زندگی میکنی...!؟

نظرات 2 + ارسال نظر
احمد-ا شنبه 8 خرداد 1395 ساعت 07:34

نبودن تو ...
ما را
در این خانه
منع نمی کند
باشی
بهتره دوست خوبمان

انسان زمانی زنده است
که یا کسی را برای دوست داشتن دارد
یا دلیلی برای مبارزه

احمد-ا پنج‌شنبه 30 اردیبهشت 1395 ساعت 23:33

شاید
تو
زیباتر گفته باشی ...
به
دلم نشست

سلام استاد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.