یکی از همین روزها ...

بیا هذیانهای مان را بنویسیم ، نگران نباش این اطراف کسی کتاب نمی خواند...

یکی از همین روزها ...

بیا هذیانهای مان را بنویسیم ، نگران نباش این اطراف کسی کتاب نمی خواند...

عشق ابدی من ...

Where do I begin

از کجا آغاز کنم


To tell the story

Of how great a love can be

گفتن ماجرایی را که یک عشق چقدر می تواند بزرگ باشد


The sweet love story
that is older than the sea

ماجرای عاشقانه شیرینی را که از دریا کهن سال تر است


The simple truth about
the love She brings to me

حقیقتی ساده درباره عشقی که او به من می بخشد

Where do I start

از کجا آغاز کنم ؟


with her first hello

با اولین سلامش

She gave a meaning

To this empty world of mine.

به دنیای خالیم معنا داد


There is never be another love

عشق دیگری دوباره نخواهد بود

Another time

She came into my life

And made the living fine

زمانی دیگر او به زندگیم آمد و زندگی را زیبا کرد

She fills my heart

او قلبم را پر می کند !

With very special things

او قلبم را با چیزهای خاص پر می کند

With angel songs

With wild imagining

با آوازهای فرشتگان ، با تصورات وحشی

She fills my soul

With so much Love

او قلبم را با عشقی بزرگ پر می کند

That everywhere I go

I am never lonely

که هر جا می روم با عشق او هیچوقت تنها نیستم

With her along.

Who could be lonely

چه کسی می تواند تنها باشد ؟


I reach for her hand
It's always there

به سوی دست هایش دست دراز می کنم ، او همیشه حاضر است


How long does it last

چقدر طول خواهد کشید ؟


can love be measure by the
hours in a day

آیا می توان عشق را با ساعات یک روز اندازه گرفت


I have no answers now
But this much I can say

اکنون جوابی ندارم ولی می توانم بگویم که

I know I ll need her Till the stars.

All burn away

می دانم به او نیاز دارم تا زمانی که ستارگان همه خاموش شوند

And she be there

و او باقی خواهد بود .

How long does it last

چقدر طول خواهد کشید ؟

Can be love measure

by the hours in a day

آیا می توان عشق را با ساعات یک روز اندازه گرفت


I have no answers

Now But this much I can say

اکنون جوابی ندارم ولی می توانم بگویم که

I know I ll need her Till the

'til the stars all burn away

می دانم به او نیاز دارم تا زمانی که ستارگان همه خاموش شوند


And S he'll be there

و او باقی خواهد بود...

 

تکیه گاه

قلبم گرفت ای نازنین نفس دیگه نفس نیست

                                              

                                              آه این زمین و سرزمین واسم بجز قفس نیست



تو ای عزیزترین کسم پشت و پناه من باش


                                              یه تکیه گاه مهربون رفیق راه من باش ...

عشقبازی

من عاشق توام


لب هایت را به من بده


به جهنم که مرا به جهنم ببرند


به خاطره عشق بازی با تو


آغوش تو بهشت من است...