یکی از همین روزها ...

بیا هذیانهای مان را بنویسیم ، نگران نباش این اطراف کسی کتاب نمی خواند...

یکی از همین روزها ...

بیا هذیانهای مان را بنویسیم ، نگران نباش این اطراف کسی کتاب نمی خواند...

اه

اه


دلتنگی امانم را بریده ...


نظرات 2 + ارسال نظر
مهناز یکشنبه 19 بهمن 1393 ساعت 14:28

دست به دست هم میدیم پدر این دلتنگی رو درمیاریم نکنه نگران باشید!
از تو به یک اشاره........

به مو گفتی صبوری کن

صبوری ...

احمد-ا جمعه 10 بهمن 1393 ساعت 17:52

آه
ما چقدر برای دلتنگی هایت
دلتنگیم ...

دعایم کن استاد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.